بدان که اهل معرفت
و اصحاب مراقبه را به قدر قوت معرفت آنها به مقام مقدّس ربوبیّت و اشتیاق آنها به مناجات
حضرت باری عزّ اسمه، از اوقات صلوات، که میقات مناجات و میعاد ملاقات با حق است، مراقبت
و مواظبت بوده و هست.
آنان که مجذوب جمال
جمیل و عاشق و دلباخته حسن ازلند و از جام محبّت سرمست و از پیمانه الست بیخودند، از
هر دو جهان رسته و چشم از اقالیم وجود بسته و به عزّ قدس جمال اللّه پیوستهاند، برای
آنها دوام حضور است و لحظهای از ذکر و فکر و مشاهدت و مراقبت مهجور نیستند.
و آنان که اصحاب معارف
و ارباب فضائل و فواضلند و شریف النّفس و کریم الطّینةاند، چیزی را به مناجات حق اختیار
نکنند و از خلوت و مناجات حق خود او را طالبند و عزّ و شرف و فضیلت و معرفت را همه
در تذکّر و مناجات با حق دانند. اینان اگر توجّه به عالم کنند و نظر به کونین اندازند،
نظر آنها عارفانه باشد، و در عالم حق جو و حق طلبند و تمام موجودات را جلوه حق و جمال
جمیل دانند - «عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست. اینان اوقات صلوات را به جان
و دل مواظبت کنند و از وقت مناجات با حق انتظار کشند، و خود را برای میقاتگاه حق حاضر
و مهیّا کنند. دل آنها حاضر است و از محضر حاضر را طلبند و احترام محضر را برای حاضر
کنند، و عبودیّت را مراودت و معاشرت با کامل مطلق دانند و اشتیاق آنها برای عبادت از
این باب است.
و آنان که مؤمن به
غیب و عالم آخرت و شیفته کرامات حضرت حق جلّ جلالهاند و نعمتهای ابدی بهشتی و لذّتها
و بهجتهای دائمی سرمدی را با حظوظ داثره دنیاویّه و لذائذ ناقصه موقّته مشوبه مبادله
نکنند، نیز در وقت عبادات که بذر نعم اخرویّه است قلوب خود را حاضر نمایند و از روی
دلچسبی و اشتیاق قیام به امر کنند، و از اوقات صلوات، که وقت حصول نتایج و کسب ذخایر
است، انتظار کشند، و چیزی را به نعم جاویدان اختیار نکنند. اینان نیز چون قلب آنها
از عالم غیب با خبر است و ایمان قلبی به نعم همیشگی و لذّات دائمه عالم آخرت آوردند،
اوقات خود را غنیمت شمارند و تضییع اوقات خود نکنند.اولئکَ اصْحابُ الجَنَّةِ 2:
82 و اربابُ النِعْمِةِهُمْ فیها خالِدوُن. 2: 82 این طوایف که ذکر شد، و بعض دیگر
که ذکر نشد، خود عبادات نیز برای آنها لذّاتی است به حسب مراتب آنها و معارف آنان،
و کلفت تکلیف برای آنها به هیچ وجه نیست. ولی ما بیچارههای گرفتار آمال و امانی و
بسته زنجیرهای هوی و هوس و فرو رفتگان در بحر مسجور ظلمانی عالم طبیعت که نه بویی از
محبّت و عشق به شامّه روحمان رسیده و نه لذّتی از عرفان و فضیلت را ذائقه قلبمان چشیده،
نه اصحاب عرفان و عیانیم و نه ارباب ایمان و اطمینان. عبادات الهیّه را تکلیف و کلفت
دانیم و مناجات با قاضی الحاجات را سربار و تکلّف شماریم. جز دنیا، که معلف حیوانات
است، رکون به چیزی نداریم و جز به دار طبیعت، که معتکف ظالمان است، تعلّقی نداریم.
چشم بصیرت قلبمان
از جمال جمیل کور و ذائقه روح از ذوق عرفان مهجور است.
بلی، سر حلقه اهل
معرفت و خلاصه اصحاب محبّت و حقیقت ابیت عند ربّی یطعمنی و یسقینی فرماید. خدایا، این
چه بیتوته است که در دار الخلوت انس محمّد (ص) را با تو بوده. و این چه طعام و شراب
است که با دست خود این موجود شریف را چشاندی و از همه عوالم وارهاندی. آن سرور را رسد
که فرماید:لی مع اللّه وقت لا یسعه ملک مقرّب و لا نبیّ مرسل.
آیا این وقت از اوقات
عالم دنیا و آخرت است؟ یا وقت خلوتگاه «قاب قوسین» و طرح الکونین است؟ چهل روز موسی
کلیم صوم موسوی گرفت و به میقات حق نایل شد و خدا فرمود:تَمَّ میقاتُ رَبِّهِ اربَعینَ
لَیْلَةً 7: 142 با این وصف به میقات محمّدی نرسد و با وقت احمدی تناسب پیدا نکند.
به موسی علیه السلام در میعادگاه فَاخْلَعْ نَعْلَیْک 20: 12خطاب رسید، و آن را به
«محبت اهل» تفسیر کردند، و به رسول ختمی امر به حبّ علی شد. در قلب از این سرّ جذوهای
است که دم از او نزنم، تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مجمل.
آدابالصلاة ص : 110
نظرات شما: نظر